فلسفه عزاداری امام حسیندر روایات سفارش به عزاداری و گریه در مصیبت اهلبیت (علیهمالسلام)، مخصوصا امام حسین (علیهالسلام) تأکید فراوانی شده است و از آنجایی که معصومین (علیهمالسلام)، انسان را بهکار بیهوده دعوت و امر نمیکند مسلما عزداری بر حضرات معصومین دارای فلسفههای سازنده و تربیتی متعددی میباشد، که در ادامه به چند نمونه از فلسفه عزاداری اشاره میکنیم. ۱ - حفظ مکتب و شریعتزنده داشتن یاد و تاریخ پرشکوه نهضت حسینی، که الهامبخش روح انقلابی و ستم ستیزی است. یعنی احیا و زنده داشتن نهضت عاشورا موجب زنده نگه داشتن و ترویج دائمی مکتب قیام و انقلاب در برابر طاغوتها و تربیت کننده و پرورش دهنده روح حماسه و ایثار است. عزاداری برای اهل بیت (علیهمالسلام) موجب احیای یاد و نام آنها و در کنار آن فرهنگ و مکتب و هدف آنان است. بهعبارت دیگر در شکل یک پیوند روحی راه آنان به جامعه الهام گشته و پیوستگی پایداری بین پیروان مکتب و رهبران آن برقرار میسازد و دیگر گذشت قرون و اعصار نمیتواند بین آنان جدایی افکند. همین مساله موجب نفوذ ناپذیری امت از تاثیرات و انحرافات دشمنان میگردد و مکتب را همچنان سالم نگه میدارد و یا تحریفات و اعوجاجات را به حداقل میرساند. از همین روست که استعمارگران برای نابودی ملل اسلامی میکوشند رابطه آنان را با تاریخ پر افتخار صدر اسلامی قطع نمایند تا با ایجاد این خلاء زمینه القای فرهنگ خود را فراهم آورند. اینها از آثار اجتماعی عزاداری است و آثار روانی و تربیتی دیگری نیز دارد. امام خمینی (قدسسره) میفرماید: روضه سیّدالشهداء (علیهالسّلام) برای حفظ مکتب سیّدالشهداء (علیهالسّلام) است، حرف سیّدالشهداء (علیهالسّلام) حرف روز است، همیشه حرف روز است، اصلاً حرف روز را سیّدالشهداء (علیهالسّلام) آورده است و سیّدالشهداء (علیهالسّلام) را این گریه حفظ کرده است، مکتبش را این مصیبتها و داد و قالها حفظ کرده است. و در جای دیگر میفرماید: شاید غرب زدهها به ما میگویند که ملت گریه! و شاید خودیها نمیتوانند تحمل کنند که یک قطره اشک مقابل چقدر ثواب است، این گریه است که یک ملت را بسیج میکند برای یک مقصد اسلامی، مجلس عزا نه برای این است که گریه بکنند برای سیّدالشهداء (علیهالسّلام) و اَجر ببرند (البته که هست) و دیگران را از اجر فردی نصیب کند؛ بلکه مهم آن قضیّه سیاسی است که ائمه ما در صدر اسلام نقشهاش کشیدهاند که تا آخر باشد. ۲ - پیوند عاطفی بین امت و الگوهای راستینعزاداری نوعی پیوند محکم عاطفی با مظلوم انقلابگر و اعتراض به ستمگر است و به تعبیر استاد مطهری: «گریه بر شهید شرکت در حماسه اوست. یعنی این تحول روحانی که در جلسات عزاداری ایجاد میشود، زمینه را برای تحولات اجتماعی فراهم ساخته. و در واقع زمینه را برای حفظ آرمانهای آن حضرت و پیاده کردن آن فراهم میسازد؛ چنانکه امام راحل میفرمود: ما هرچه داریم از محرم و عاشورا داریم. انقلاب اسلامی ایران و هشت سال دفاع سر فرازانه و پیروزمند ارتباط مستقیمی با مجالس سوگواری و عزاداری دارد. و در طول تاریخ نیز شیعیان با همین مجالس عزاداری، توانستهاند هویت جمعی خود را حفظ و در برابر ظالمان و فاسدان ایستادگی کنند. ۳ - آشنا شدن تودهها با معارف دینیاقامه مجالس دینی و عزاداری در سطح وسیع جامعه و ملتهای اسلامی سبب آشنا شدن تودهها با معارف دینی میشود. ۴ - پالایش روح و تزکیه نفسگریه بر امام حسین (علیهالسّلام) و حزن و اندوه، بر مصائب آن حضرت موجب تحول درونی گشته و بهدنبال آن عامل رشد روحانی انسان میگردد و پس از آن مقدمات تقوا و نزدیکی آدمی را به خدا فراهم میسازد. ۵ - اعلام وفاداری نسبت به مظلوماعلام وفاداری نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم: در مجالس عزاداری با توجه به شعار حماسه آفرین امام حسین (علیهالسّلام) در روز عاشورا که فرمود: فانّی لا اری الموت الا سعادة ولا الحیاة مع الظالمین الا برماً. مردم از طرفی با انعقاد پیمان ناگسستنی با مظلومی که مرگ در راه عقیده را سعادت و سازش با ستمگر را مایه ننگ میداند وفاداری خود را در عدم سازش با ظالمان و مبارزه بی امان با هرگونه مظاهر استبداد اعلام میکنند. و همین وفاداریها است که ملتها را در برابر طمع استعمارگران بیمه میکند و راه نفوذ استثماری را برای همیشه مسدود میسازد. ۶ - مبارزه با سیاست اسلامزدایی بنیامیهو از طرف دیگر نفرت خود را با سیاست اسلامزدایی دودمان ننگین بنی امیه که با نسبت دروغ به پیامبر گرامی احادیثی را در راستای سرکوبی نهضتها و قیام مردم در برابر حکومت ستمگران، جعل و در میان مردم منتشر ساختهاند، ابراز میدارند. و حدیثی را که از قول خلیفه دوم نقل میکنند که گفته است: فاطع الامام وان کان عبداً حبشیّاً، ان ضربک فاصبر، وان امرک بامر فاصبر، وان حرَمَک فاصبر، وان ظلمک فاصبر، وان امرک بامر ینقص دینک فقل: سمع وطاعة، دمی دون دینی. در برابر رهبر جامعه اگر چه اجنبی هم باشد، فرمانبردار باش، اگر در حق شما ستم روا داشت صبر کنید، اگر دستور ناروا صادر کرد، تحمل نمایید، و اگر شما را از حق مسلم خود محروم ساخت بردباری کنید، و اگر فرمان ضد دینی داد بدون چون و چرا اجرا نمایید، و دین خود را فدای جان خویش گردانید. و از همه مهمتر اینکه در روایتی به دروغ و افتراء، از قول رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل کردهاند که فرموده است: یکون بعدی ائمة لا یهتدون بهدای ولا یستنون بسنتی، وسیقوم فیهم رجال قلوبهم قلوب الشیاطین فی جُثمان انس. قلت: کیف اصنع یا رسول الله! ان ادرکت ذلک؟ قال: تسمع وتطیع للامیر وان ضرب ظهرک واخذ مالک فاسمع واطع. پیشوایانی بعد از من خواهند آمد که نه از هدایتهای من بهرهای بردهاند و نه به سنت من عمل میکنند، و قلوب آنان همانا قلوب شیاطینی است که در درون جسم آدمی قرار گرفته باشد. راوی میپرسد: اگر چنین عصری را درک نمودیم وظیفه ما چیست؟ حضرت فرمود: تکلیف شما پیروی از این چنین حاکمان جور است، اگر شما را مورد ضرب و شتم قرار دهند، و اموال شما را غارت نمایند، وظیفه شما اطاعت و فرمان بردن است. و با توجه به این چنین روایات ساختگی است که فقهاء اهلسنت هرگونه قیام در برابر حاکم جائر را محکوم نموده و جایز نمیشمارند. نووی عالم بلند آوازه اهل سنت میگوید: وامّا الخروج علیهم وقتالهم فحرام باجماع المسلمین وان کانوا فسقة ظالمین، وقد تظاهرت الاحادیث بمعنی ما ذکرته، واجمع اهل السنة انه لا ینعزل السلطان بالفسق. قیام و مبارزه با حاکمان (اگرچه این حاکمان فاسق و ستمگر باشند) به اجماع مسلمین (البته مسلمین فریب خورده دستگاه جور) حرام است. و حاکم جامعه با ارتکاب ستم از منصب خویش عزل نخواهد شد. وهکذا عن التفتازانی فی شرح المقاصد و القاضی الایجی فی المواقف. [۱۳]
تفتازانی، مسعود بن عمر، شرح المقاصد، ج۲، ص۷۱.
[۱۴]
ایجی، میرسیدشریف، المواقف، ۳۴۹، ص۸.
همین سخن را تفتازانی و ایجی از بنیانگذاران مکتب کلامی اهل سنت گفتهاند. چقدر فرق است میان پیشوای یک ملتی که میگوید: فاطع الامام... ان ضربک فاصبر، وان امرک بامر فاصبر، وان حرَمَک فاصبر، وان ظلمک فاصبر، وان امرک بامر ینقص دینک فقل: سمع وطاعة، دمی دون دینی. و میان رهبر جامعهای که فریاد میکند: من رای سلطانا جائرا... یعمل فی عباد الله بالاثم والعدوان ثمّ لم یغیّر بقول ولا فعل، کان حقیقاً علی الله ان یدخله مدخله. [۱۵]
طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۳۰۴، باب:ذکر اسماء من قتل من بنیهاشم مع الحسین (علیهالسلام) و عدد من قتل من کل قبیلة من القبائل التی قاتلته.
هرکس سلطان ستمگری را دید... در میان مسلمین با گناه و دشمنی و مخالفت با حق حکمرانی میکند و به هیچ شیوهای (اعم از گفتار و عمل) قابل تغییر و اصلاح نیست، بر خداوند سزاوار است که او را در جایگاه واقعیش (جهنم) وارد کند. و لذا امروز میبینیم که دشمنان اسلام بهویژه امریکا با تمام توان و امکانات به مبارزه با این فرهنگ شورش و قیام در برابر استبداد در آمده ولی سیاستهای اسلام کشورهای دیگر را که روحیه سازش با استبداد را از رهبران خویش به ارث بردهاند، تایید میکند. ۷ - وحدت هماهنگی میان امت اسلامییکی از برکات پربار عزاداری و گریه برای حضرت سیّدالشهداء (علیهالسّلام)، وحدت و هماهنگی میان اقشار مختلف اسلامی است که در سایه گردهم آیی مردم در ایام سوگواری حضرت در مساجد و تکایا و در سینهزنیهای خیابانها است. و این گردهم آییها، نالهها و سینه زنیهای هماهنگ، قلبهای مردم را با یکدیگر نزدیک نموده و کدورتها را مرتفع ساخته و باعث یکپارچگی ملت اسلامی میشود و از جمعیت پراکنده قدرت بزرگ میسازد و ملت اسلامی را در برابر نفوذ دشمنان بیمه میکند. امام خمینی (قدسسره) میفرماید: ما ملّتِ گریه سیاسی هستیم که با همین اشک، سیل جریان میدهیم و خرد میکنیم سدهایی که در مقابل اسلام ایستاده است. همین گریه است که کارها را پیش برده است، همین اجتماعات است که مردم را بیدار میکنند. همه روضه بخوانند، همه گریه بکنند، از این هماهنگتر چه؟ شما در کجا سراغ دارید که یک ملّتی اینطور هماهنگ بشود؟ کِی اینها را هماهنگ کرده؟ اینها را سیّدالشهداء (علیهالسّلام) هماهنگ کرده است ... در کجای عالم سراغ دارید مردم اینطور هماهنگ باشند ... این هماهنگی را از دست ندهید. ۸ - پانویس۹ - منبعموسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر (عجلاللهتعالیفرجهالشریف)، برگرفته از مقاله «فلسفه عزاداری برای امام حسین (علیهالسلام) چیست؟». ردههای این صفحه : مقالات مؤسسه ولیعصر
|